پیچک عشق

|خانه|تماس |ورود
شرح دعای روز 10 ماه مبارک رمضان
ارسال شده در 15 اردیبهشت 1399 توسط مهدی زهرا در مهدویت

اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ
درخواست توکل از خدا
خدایا من را در ماه رمضان از کسانی قرار ده که اهل توکل به تو هستند، چشمم به دست این و آن نباشد؛ چقدر خوب است که انسان توکل داشته باشد و اهل توکل باشد.

بخشش امام حسین (ع)
شخص عربی بود که خیلی گرفتاری داشت، خدمت امام حسین (علیه السلام) رسید؛ و عرض کرد من بدهکاری دارم و می خواستم به انسان کریمی مراجعه کنم و اینک خدمت شما رسیده ام.

حضرت فرمودند: سه مسئله از تو می پرسم اگر یکی از آن ها را جواب دادی، یک سوم قرض تو را می دهم و اگر دو  سوال مرا جواب بدهی دو سوم قرض تو را می دهم و اگر هر سه مسئله را جواب دادی؛ کل قرض تو را ادا می کنم.

عرب گفت: مثل شما با این عظمت از من بی سواد سوال می کنید؟

معلوم می شود، این شخص عرب آدم متواضعی بوده است.

حضرت فرمود: از جدم رسول الله شنیده ام «الْمَعْرُوفُ بِقَدْرِ الْمَعْرِفَةِ» اگر خواستید به کسی احسان بکنید باید به قدر معرفتش احسان کنید؛ شما وقتی که  می خواهید دستمزد بدهید متفاوت است پولی که به یک عمله می دهید غیر پولی هست که به یک معمار و مهندس می دهید؛ اگر یک مبلغ بالایی به یک مهندس می دهید بخاطر علم اوست؛ اگر جواب سوالاتم را بدهی قرضت را می دهم؟

حضرت فرمودند: بهترین چیزها در عالم چیست؟

عرب گفت: بهترین چیزها ایمان به خدا و ایمان به رسول (ص) و ایمان به اهل بیت (ع) می باشد.

حضرت از جواب عرب خوشش آمد و او را تشویق فرمودند.

حضرت سوال کرد: زینت انسان به چیست؟

عرب پاسخ داد: زینت ها مختلف است؛ زینت عالم به یک امر است؛ زینت ثروتمند به امر دیگری است و زینت شخص فقیر نیز فرق می کند.

زینت عالم به حلم اوست

اگر به من عالم کسی دشنام داد، نباید من هم به او دشنام بدهم و با او گلاویز بشوم.

شیخ محمد تقی بافقی و سرهنگ

در یک حمام عمومی؛ سرهنگی مشغول تراشیدن ریش خود بود؛ مرحوم شیخ محمد تقی بافقی (ره) در آن حمام مشغول استحمام بود، ایشان واقعه را می بیند و به سرهنگ تذکر می دهد و می گوید: تراشیدن ریش حرام است و این کار را نکنید؛ مرحوم بافقی از اولیاء الهی بود و خدمت امام زمان می رسیدند؛ کتابی هم در شرح حال ایشان نوشته اند به نام؛ «التقوی و ما ادراک ما التقوی» و این کتاب را پیدا کنید و بخوانید. سرهنگ نمی دانست که ایشان از علماست. و کشیده ای بر صورت شیخ محمد تقی زد و گفت: مشتی به تو چه؟!

مرحوم شیخ محمد تقی طرف دیگر صورتش را گرفت و گفت: یک کشیده دیگر هم بزنید، ولی ریشتان را نتراشید!

سرهنگ با خودش گفت حتما این شخص برای خودش شخصیتی است؛ از علماست؟

وقتی از حمام بیرون می رود، تازه متوجه شد که ایشان آیت الله شیخ محمد تقی بافقی است و بعد از این داستان از مریدان درجه یک شیخ محمد بافقی می شود و محاسن می گذارد و تا آخر عمر حتی در آن ایامی که مرحوم بافقی توسط رضا خان به شاه عبد العظیم تبعید شده بود در خدمت ایشان بود.

این ها همه به برکت حلم و بردباری ایشان بود. اگر شیخ محمد تقی عصبانی می شد و مریدان ایشان با سرهنگ بر خورد نا مناسبی داشتند، آیا این مسائل اتفاق می افتاد. صفت حلم و برد باری این مرد صالح سبب توبه آن  سرهنگ کذایی شد.

ادامه روایت:

حضرت پرسید: زینت ثروتمند به چیست؟

عرب جواب داد: زینت ثروتمند به بذل و بخشش است.

بعضی افراد متمکن و ثروتمند چقدر وجوهات می دهند؛ مسجد می سازند؛ به آموزش و پرورش کمک می کنند؛ خیرات می کنند؛ بعضی از ایشان هم  خسیس هستند و به قول معروف نم پس نمی دهند؛ خواهرش می رود رختشویی می کند و او در فکر جمع مال است؟! این ها زینت ندارند؛ اگر بمیرد، کسی به تشییع جنازه او حاضر نمی شود.

بعد حضرت پرسیدند زینت فقیر به چیست؟

عرب جواب داد: زینت فقیر به صبر است.

نان خالی می خورد؛ ولی به انقلاب چیزی نمی گوید! نه اینکه یک مقدار فشار روی او آمد و قیمت ارزاق زیاد شد بگوید: رضا شاه خوب بود؟! کجای رضا شاه خوب بود؟! تویی که این حرف را می زنی با این کلمه جهنمی می شوی؟ مگر انقلاب ما بخاطر شکم بوده است؟ اینکه می گویی خدا رضا شاه را بیامرزد این شما را جهنمی می کند؟! هر چند نماز خوان باشی!

حضرت سوال کردند: اگر این صفات در کسی نباشد حال او چگونه است؟

عرب گفت: باید آتشی از آسمان فرود بیاید و او را ازبین ببرد. یعنی عالمی که حلم ندارد و ثروتمندی که بذل و بخشش ندارد؛ و فقیری که صبر ندارد باید از بین برود.

بعد حضرت سوال کردند: نجات از مهالک به چیست؟

عرب گفت: توکل بر خدا.

همه این حدیث را برای قسمت آخر آن یعنی «توکل» خواندم؛ چون موضوع بخشی از دعای امروز در مورد توکل بود و از خداوند متعال در خواست کردیم که خدایا من را از متوکلین قرار بده.

نصیحتی به طلاب علوم دینیه
طلبه نباید با خود بگوید؛ اگر من الان درس بخوانم چکاره می شوم و چکاره بشوم ؛ مگه خود من وقتی طلبه شدم می دانستم چکاره می شوم؟! در آن ایام که ما درس می خواندیم « حدود 63 سال قبل » ماهی « 10 تومان » به ما شهریه می دادند؛ بعد که به شهر قم رفتم ماهی « 15 تومان » شهریه می گرفتم؛ « 5 تومان » آیت الله صدر « 5 تومان » آیت الله حجت « 5 تومان » آیت الله سید محمد تقی خوانساری؛ ما روزی « 5 ریال » می گرفتیم و با نان خالی ارتزاق می کردیم و درس و بحث را رها نکردیم؛ با اینکه در همان ایام برای ماشین نویسی مدرک و تصدیق داشتم  و میرزایی کرده بودم؛ سیاقه نویسی بلد بودم؛ چرتکه بلد بودم؛ الان هم که می خواهم برای مراجع وجوهات شرعیه  بفرستم با چرتکه حساب می کنم؛ با فوت و فن بازار آشنا بودم؛ با وجود این فقط مشغول درس و بحث بودم و به فکر این مسائل نبودم که خوب اگر من درس بخوانم؛ در آینده چکاره می شوم … ولی متاسفانه بعضی از طلبه ها با خود می گویند آخرکار من چه می شود؟ و درس را رها می کند و دنبال کار و بار می رود! طلبه باید درسش را بخواند و مرتب نگوید؛ آخرعاقبت درس خواندن من چه می شود؟!

به خدا  توکل داشته باشید؛ من با توکل به اینجا رسید ه ام؛ با توکل از صفر شروع کرده ام؛ «51 سال پیش» که من به اینجا آمدم [2] انبار خاک زغال بود و با توکل آن را به اینجا رسانده ام.

ادامه حدیث

حضرت از کلام و جواب های شخص عرب خشنود شدند و تمامی قرض او را پرداختند و سپس حضرت انگشتر دست مبارکشان را به این عرب دادند. [3]

گریز به روضه:

حضرت سید الشهداء به این عرب انگشتر داد؛ حاج آقا جعفر خندق آبادی نقل می کردند: تمامی ائمه علیهم السلام یک انگشتر در راه خدا داده اند، ولی امام حسین دو انگشتر داده است؛ یکی انگشتری بود که به این شخص عرب دادند و یکی هم انگشتری بود که در عصر عاشوراء دادند. در عصر عاشوراء با چه وضعی انگشتر را از دست امام حسین علیه السلام در آوردند. انگشتر به دست حضرت چسبیده بود و جدا نمی شد و با چه حالتی از دست مبارک ایشان خارج کردند!

وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْفَائِزِینَ لَدَیْکَ؛ خدایا من را از رستگاران قرار بده ؛ نه از اهل شقاوت
که وارد قیامت که میشوم اهل بهشت باشم، فائزین، رستگار.

وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ إِلَیْکَ؛ خدایا من را از مقربین در گاهت قرار بده؛
خدا نکند طوری زندگی کنیم که خدا به ما بگوید تو بنده من نیستی و ما را از درگاه ربوبی خودش دور کند و بگوید برو ؛ گاهی پدر به فرزند نا صالح خود می گوید ؛ برو تو دیگر فرزند من نیستی خدا هم گاهی به بنده خودش که غرق در معاصی شده است می گوید : از درگاه من دور شو که دیگر تو بنده من نیستی ! خدا کند که خدا به ما بگوید، تو بنده من هستی.

بِإِحْسَانِکَ یَا غَایَةَ الطَّالِبِین؛ به حق احسانت خواسته های من را اجابت کن؛
ای کسی که غایت طالبین تویی! انسان وقتی از همه جا نا امید می شود، آخر کار در خانه خدا می رود و آن وقت دعا مستجاب می شود.

راه شناخت استجابت دعا
اگر می خواهی بدانی دعایت مستجاب می شود یا نه !؟ به دلت مراجعه کن اگر دیدی در گوشه دلت به کسی غیر از خدا هم امیدواری بدان که دعایت مستجاب نمی شود ولی اگر از همه نا امیدی و چشم دلت دست به دامن الهی است بدان که دعای تو مستجاب شده است . در حدیث آمده است که به عزت و جلالم قسم من قطع می کنم امید کسی را که به غیر من امید دارد. [4]


[1] - بحارالأنوار ج : 95 ص : 31 ؛ « اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ وَ اجْعَلْنِی مِنَ الْفَائِزِینَ إِلَیْکَ وَ اجْعَلْنِی مِنَ الْمُقَرَّبِینَ لَدَیْکَ بِإِحْسَانِکَ یَا غَایَةَ الطَّالِبِینَ»

[2] - ظاهرا منظور ایشان مدرسه علمیه ای هست که آن را تاسیس کرده اند.

[3] - بحارالأنوار ج : 44 ص : 196

[جامع الأخبار] فِی أَسَانِیدِ أَخْطَبِ خُوارَزْمَ أَوْرَدَهُ فِی کِتَابٍ لَهُ فِی مَقْتَلِ آلِ الرَّسُولِ أَنَّ أَعْرَابِیّاً جَاءَ إِلَی الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع فَقَالَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَدْ ضَمِنْتُ دِیَةً کَامِلَةً وَ عَجَزْتُ عَنْ أَدَائِهِ فَقُلْتُ فِی نَفْسِی أَسْأَلُ أَکْرَمَ النَّاسِ وَ مَا رَأَیْتُ أَکْرَمَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ الْحُسَیْنُ یَا أَخَا الْعَرَبِ أَسْأَلُکَ عَنْ ثَلَاثِ مَسَائِلَ فَإِنْ أَجَبْتَ عَنْ وَاحِدَةٍ أَعْطَیْتُکَ ثُلُثَ الْمَالِ وَ إِنْ أَجَبْتَ عَنِ اثْنَتَیْنِ أَعْطَیْتُکَ ثُلُثَیِ الْمَالِ وَ إِنْ أَجَبْتَ عَنِ الْکُلِّ أَعْطَیْتُکَ الْکُلَّ فَقَالَ الْأَعْرَابِیُّ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَ مِثْلُکَ یَسْأَلُ عَنْ مِثْلِی وَ أَنْتَ مِنْ أَهْلِ الْعِلْمِ وَ الشَّرَفِ فَقَالَ الْحُسَیْنُ ع بَلَی سَمِعْتُ جَدِّی رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ الْمَعْرُوفُ بِقَدْرِ الْمَعْرِفَةِ فَقَالَ الْأَعْرَابِیُّ سَلْ عَمَّا بَدَا لَکَ فَإِنْ أَجَبْتُ وَ إِلَّا تَعَلَّمْتُ مِنْکَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَقَالَ الْحُسَیْنُ ع أَیُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ فَقَالَ الْأَعْرَابِیُّ الْإِیمَانُ بِاللَّهِ فَقَالَ الْحُسَیْنُ ع فَمَا النَّجَاةُ مِنَ الْمَهْلَکَةِ فَقَالَ الْأَعْرَابِیُّ الثِّقَةُ بِاللَّهِ فَقَالَ الْحُسَیْنُ ع فَمَا یُزَیِّنُ الرَّجُلَ فَقَالَ الْأَعْرَابِیُّ عِلْمٌ مَعَهُ حِلْمٌ فَقَالَ فَإِنْ أَخْطَأَهُ ذَلِکَ فَقَالَ مَالٌ مَعَهُ مُرُوءَةٌ فَقَالَ فَإِنْ أَخْطَأَهُ ذَلِکَ فَقَالَ فَقْرٌ مَعَهُ صَبْرٌ فَقَالَ الْحُسَیْنُ ع فَإِنْ أَخْطَأَهُ ذَلِکَ فَقَالَ الْأَعْرَابِیُّ فَصَاعِقَةٌ تَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَ تُحْرِقُهُ فَإِنَّهُ أَهْلٌ لِذَلِکَ فَضَحِکَ الْحُسَیْنُ ع وَ رَمَی بِصُرَّةٍ إِلَیْهِ فِیهِ أَلْفُ دِینَارٍ وَ أَعْطَاهُ خَاتَمَهُ وَ فِیهِ فَصٌّ قِیمَتُهُ مِائَتَا دِرْهَمٍ وَ قَالَ یَا أَعْرَابِیٌّ أَعْطِ الذَّهَبَ إِلَی غُرَمَائِکَ وَ اصْرِفِ الْخَاتَمَ فِی نَفَقَتِکَ فَأَخَذَ الْأَعْرَابِیُّ وَ قَالَ اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ الْآیَةَ

[4] - کافی ج : 2 ص : 66

الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ قَالَ کُنَّا فِی مَجْلِسٍ نَطْلُبُ فِیهِ الْعِلْمَ وَ قَدْ نَفِدَتْ نَفَقَتِی فِی بَعْضِ الْأَسْفَارِ فَقَالَ لِی بَعْضُ أَصْحَابِنَا مَنْ تُؤَمِّلُ لِمَا قَدْ نَزَلَ بِکَ فَقُلْتُ فُلَاناً فَقَالَ إِذاً وَ اللَّهِ لَا تُسْعَفُ حَاجَتُکَ وَ لَا یَبْلُغُکَ أَمَلُکَ وَ لَا تُنْجَحُ طَلِبَتُکَ قُلْتُ وَ مَا عَلَّمَکَ رَحِمَکَ اللَّهُ قَالَ إِنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع حَدَّثَنِی أَنَّهُ قَرَأَ فِی بَعْضِ الْکُتُبِ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی یَقُولُ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی وَ مَجْدِی وَ ارْتِفَاعِی عَلَی عَرْشِی لَأَقْطَعَنَّ أَمَلَ کُلِّ مُؤَمِّلٍ [مِنَ النَّاسِ ] غَیْرِی بِالْیَأْسِ وَ لَأَکْسُوَنَّهُ ثَوْبَ الْمَذَلَّةِ عِنْدَ النَّاسِ وَ لَأُنَحِّیَنَّهُ مِنْ قُرْبِی …..

ترجمه:

از جمله وحی هایی که خدای تعالی به یکی از پیامبرانش فرمود این بود که قسم به عزت و جلالم! آرزوی هر آرزوکننده به غیر خودم را قطع می کنم به اینکه او را مایوس کنم و او را پیش مردم لباس خواری بپوشانم و از گشایش و فضل خود دورش نمایم. آیا بنده ام غیر مرا در سختیها امید دارد در صورتی که سختیها در دست من است و آیا امید به غیر من دارد در حالی که من بی نیاز و جوادم و کلیدهای درهای بسته شده در دست من است و درم برای دعاکننده ها باز است …

منبع: سایت حوزه

آمرزیده شدن گناهان
ارسال شده در 14 اردیبهشت 1399 توسط مهدی زهرا در مهدویت

شرح دعای روز 9 ماه مبارک رمضان
ارسال شده در 14 اردیبهشت 1399 توسط مهدی زهرا در مهدویت

دعای روز نهم:

اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ نَصِیباً مِنْ رَحْمَتِکَ الْوَاسِعَةِ وَ اهْدِنِی فِیهِ لِبَرَاهِینِکَ السَّاطِعَةِ وَ خُذْ بِنَاصِیَتِی إِلَی مَرْضَاتِکَ الْجَامِعَةِ بِمَحَبَّتِکَ یَا أَمَلَ الْمُشْتَاقِین [1]

ای خدا مرا نصیبی از رحمت واسعه خود عطا فرما و به ادله روشن خود هدایت فرما و پیشانی مرا بگیر و بسوی رضا و خشنودی که جامع (هر نعمت) است سوق ده به حق دوستی و محبتت ای آرزوی مشتاقان.

اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ نَصِیباً مِنْ رَحْمَتِکَ الْوَاسِعَةِ

ترحم بر زیر دستان سبب رحمت واسعه خدا
خدایا از رحمت واسعه خودت نصیب من کن؛ اگر می خواهیم رحمت واسعه الهی شامل حال ما شود باید بر زیر دستانمان رحم کنیم، قدیم معروف بود و می گفتند «اِرْحَم تُرْحَم» یعنی رحم کن تا مورد رحم قرار بگیری. [2]

«توجه به رفتارها»

در قدیم که گدا ها برای گدایی به مسجد می آمدند؛ این عبارت «اِرْحَمْ ترحم» را می خواندند هر چند آیه را اشتباه می گفتند؛ و یا اینکه با ذکر یا «قمر بنی هاشم» گدایی می کردند؛ گاهی روضه می خواندند و آدم گریه هم می کرد؛ اما گدا های حالا دیگر یا قمر بنی هاشم نمی گویند ؛ تازه گی ها با ساز و دهل گدایی می کنند؛ سوار اتوبوس می شوند و با دایره و تنبک گدایی می کنند؛ این امور برای جمهوری اسلامی زشت است و دولت باید نسبت به این مسائل اقدام کند؛ و این از وظائف دولت جمهوری اسلامی است که جلوی این امور را بگیرد.

پس اگر می خواهیم رحمت الهی شامل حال ما بشود و خداوند تبارک و تعالی بر ما رحم کند ما هم باید به دیگران رحم کنیم؛ اگر وضع مالی خوبی داری؛ به مستمندان کمک کن ، از آنان دستگیری کن تا خدا هم بر شما رحم کند ؛ در شرایط فعلی کسانی که توانایی دارند باید به نیازمندان کمک کنند، باید تلاش کنند که دخترانی را که نیاز به جهیزیه دارند و یا شرایط ازدواج جوانان را فراهم کنند به این وسیله جرم و مشکلات اجتماعی کمتر می شود آن وقت دیگر نگران زلزله و سیل و… این امور نباش ! چون رحمت خدا شامل حال تو شده است.

نجات از مرگ؛ نتیجه ترحم به یک حیوان

این حکایت را یک بار در تلویزیون نیز گفتم؛ شخصی بود که با دوستانش برای تفریح به بیرون شهر رفته بودند؛ در آن بیابان چشمش به سگی می افتد که با توله هایش گرسنه در گوشه ای نشسته اند وقتی این منظره را دید آن غذایی که با خودش آورده بود لقمه لقمه کرد و تمام آن را به این سگ و توله هایش داد و بر این حیوان ها رحم کرد، این شخص خیّر دو زن هم داشت یکی در دروازه شرقی شهر و یکی هم در دروازه غربی شهر، آن شب قرار بود به خانه یکی از آنها برود ؛ زن این شخص چون فهمیده بود که این آقا برای او هوو آورده است، تصمیم گرفته بود که او را با زهر مسموم کند و بکشد؛ به برکت این کار خیر؛ خدا مسیر او را عوض کرد و به منزل زن دیگرش رفت ؛آن شب امام سجاد علیه السلام را درخواب دید و حضرت به او فرمودند: بخاطر رحمی که به این حیوانات نمودی خدا بلا را از تو دور کرد و قرار بود همسر اولت تو را با زهر از بین ببرد و محل زهر هم فلان جاست. وقتی به محل رفتند دیدند ظرف زهر همان جایی است که حضرت در خواب به او گفته بود و زن هم اعتراف کرد و مرد به زن گفت؛ داستان اینگونه بوده و حضرت من را مخیر کرده است که با تو زندگی کنم و یا طلاقت بدهم و تو هر کدام را دوست داری اختیار کن ؛ که بعد از جریان زن هم از خجالت از منزل مرد بیرون رفت و طلاق گرفت.

وَ اهْدِنِی فِیهِ لِبَرَاهِینِکَ السَّاطِعَةِ

خدایا من را هدایت کن به ادله روشن خودت؛ انسان اگر به براهین و ادله روشن الهی توجه کند خداشناس می شود؛ با خواندن کتاب توحید مفضّل؛ با عبرت آموزی از سرنوشت دیگران و … می شود راه راست را پیدا کرد، اینها همه دلایل روشنی هستند که ما را به سوی خدا هدایت می کنند.

وَ خُذْ بِنَاصِیَتِی إِلَی مَرْضَاتِکَ الْجَامِعَةِ

خدایا پیشانی مرا بگیر و به طرف رضایت خودت ببر و از من راضی شو؛ رضایت جامع، یعنی صد در صد از من راضی شو ، برای تحصیل رضایت جامعه الهی باید مالم حلال باشد؛ اگر غیبت کسی را کرده ام، حلالیت بطلبم؛ همه کار هایم را اصلاح کنم تا این دعا در حق من مستجاب بشود؛ و تا مردم را از خودت راضی نکنی خدا از تو راضی نمی شود حتی اگر زن و فرزند تو راضی نباشند.

بِمَحَبَّتِکَ یَا أَمَلَ الْمُشْتَاقِین

خدایا این دعا ها را در حق من مستجاب کن به حق دوستی و محبت خودت ای آرزوی مشتاقان

محبت و دوستی بر اساس محبت خدا است، که 99 درجه آن ویژه محبت خدا به بندگان است و یک درجه آن مربوط به محبت دیگران است، به گونه ای که محبت انسان به اولاد یک بخش از محبت است، و به این امر توجه داشته باشیم که محبت خدا بسیار بالاتر و عمیق تر است از محبت پدر به فرزند.

——————–

[1]- بحارالأنوار ج : 95 ص : 30

[2] - این کلام ریشه روایی دارد که برای نمونه به یکی از روایات اشاره می شود.

مستدرک الوسائل ج : 9 ص

تغذیه مناسب در ماه مبارک رمضان
ارسال شده در 13 اردیبهشت 1399 توسط مهدی زهرا در مهدویت

شرح دعای روز 8 ماه مارک رمضان
ارسال شده در 13 اردیبهشت 1399 توسط مهدی زهرا در مهدویت

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ رَحْمَةَ الْأَیْتَامِ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ
وَ إِفْشَاءَ السَّلاَمِ وَ صُحْبَةَ الْکِرَامِ بِطَوْلِکَ یَا مَلْجَأَ الْآمِلِین[1]

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ رَحْمَةَ الْأَیْتَامِ؛
قلب خود را چگونه جلا دهیم
خدایا در این ماه رمضان به من توفیق بده و روزی من کن که نسبت به ایتام رحمت داشته باشم، رحمت به ایتام امر مطلوب و پسندیده ای می باشد؛ اگر قلب انسان زنگ بزند چند امر باعث جلای آن است؛ یکی: تلاوت قرآن [2]؛ دوم: استغفار در سحر ها و یکی هم رحمت بر ایتام و دستگیری از ایشان. این سه امر قلب را جلا می دهد. [3]

وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ؛
 خدایا در ماه رمضان روزی من کن تا سفره افطاری داشته باشم و افطاری بدهم
افراد بسیاری بوده و هستند که افطاری های ویژه ای برای فقرا داشتند و شب های ماه رمضان افطاری درست می کردند و به فقراء اطعام می نمودند: همچنین به یاد دارم بسیاری از مومنان در ماه رمضان نیز چند شب افطاری می دادند، ولی یک شب را مخصوص فقراء و مستمندان اطعام می کردند؛ اطعام یک برنامه و مطلب مهمی است که مورد تاکید شرع اسلام است و برکات بسیاری برای جامعه و فرد دارد. [4]

وَ إِفْشَاءَ السَّلاَمِ؛ 
خدایا در این ماه توفیق بده تا بلند سلام کنم [5]
تاجر مومنی بود که خیلی به هم علاقه داشتیم ؛ آن ایام که من در قم درس می خواندم، ایشان همان موقع ماهی سی تومان برای من می فرستادند و آن زمان سی تومان خیلی بود، شهریه ما پانزده تومان بود، ایشان سی تومان برای من می فرستاد. وقتی وارد منزل می شد از همان جلوی درب منزل با صدای بلند به اهل منزل سلام می کرد و این شیوه او بسیار آموزنده بود و درس عملی به جوانان به شمار می رفت.

سلام کردن ثواب زیادی هم دارد؛ سلام کردن مستحب است ولی جواب سلام دادن واجب است؛ همچنین جواب سلام دادن به طوری که طرف بشنود هم واجب است. البته بعضی جاها باید سلام نظامی داد؛ اگر شخصی که سلام می کند و دور است با تکان دادن دست به او سلام کن و به نحوی بفهمان که جواب سلام او را داده ای.

مسئله شرعی در باره سلام:
اگر در یک مکانی دو نفر به هم برخورد کردند و همزمان به هم سلام کردند؛ این جا بر هر دو لازم است که جواب سلام همدیگر را بدهند.

حکایتی از علاقه به امام زمان (عج)
شخص مسیحی بود؛ شغل کفاشی داشت بعدها در همان محل کارش هم وفات کرد؛ ایشان از مریدان آیت الله لنگرودی بود و مسلمان هم شده بود، من صبح گاه بود که از جلوی مغازه ایشان عبور می کردم و وقتی ایشان را دیدم گفتم « صبحکم الله »؛ ایشان در جواب من گفت « مساء کم الله » من با تعجب گفتم الان که صبح است شما چرا عصر بخیر می گویید!؟ ایشان گفتند: تا امام زمان حضرت مهدی ( علیه السلام ) تشریف نیاورند صبح نیست؟! من منقلب شدم و واقعا هم همینطور است تا امام زمان تشریف نیاورده اند ؛ صبح نیست این قضیه مربوط به شصت؛ هفتاد سال پیش بود که برای شما نقل کردم.

شعر:

منتظرم تا که فصل دی به سر آید

باغ شود سبز و باغبان ز در آید

خیلی شعر پر معنایی است؛ دعا کنیم تا زند ه هستیم  حضرت را ملاقات کنیم و هیچگاه فراموش نکنیم که افضل الاعمال انتظار الفرج [6]

وَ صُحْبَةَ الْکِرَامِ
خدایا در این ماه به من توفیق بده که با انسانهای پاک و متدین و اهل کرامتت همنشین شوم؛ خدایا مرا با نیکان همنشین کن [7]

شعر:

با بدان کم نشین که چو صحبت بد

گر چه پاکی تو را پلید کند

آفتاب بدین بزرگی را

لکه ابر ناپدید کند [8]

سعی کنید دوستانتان از لحاظ امور معنوی یک درجه از شما بالاتر باشند؛ اگر دوستت یک ربع زودتر از تو برای نماز شب بلند می شود با او هم حجره شو؛ با کسی رفیق باش که کمی از شما جلوتر است. رفیق خوب در پیشرفت انسان بسیار موثر است. یکی از رموز موفقیت بنده این بوده که دوستان خوب انتخاب می کردم.

بِطَوْلِکَ یَا مَلْجَأَ الْآمِلِین
خدایا این دعا های مرا مستجاب کن به حق نعمت هایی که به ما دادی، این چهار دعا یعنی یتیم نوازی، افطاری دادن (اطعام طعام)، بلند سلام کردن و هم نشینی با خوبان را در حق ما مستجاب کن ای کسی که پناه آرزومندان هستی.

پی نوشت:

[1] - إقبال الأعمال ص : 134 با اندکی تفاوت
اللهم ارزقنی فیه رحمة الأیتام و إطعام الطعام و إفشاء السلام و مجانبة [و جنبنی فیه صحبة] اللئام و ارزقنی فیه صحبة الکرام بطولک [بعزتک ] یا ملجأ أمل الآملین [برحمتک یا أرحم الراحمین]
[2] - -« ارشاد القلوب-ترجمه رضایی ج 1 ص 191 »
رسول خدا فرمود که همانا این دلها زنگار میگیرد همان طوری که آهن زنگار میگیرد و همانا جلای دلها بخواندن قرآنست.
[3] - «نصایح ص 219»؛ آیت الله مشکینی؛ ترجمه احمد جنتی
پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ): پنج چیز دل را صفا دهد و سختی قلب را برطرف کند: همنشینی علما، دست به سر یتیم کشیدن، نیمه شب استغفار کردن، و کم خوابیدن شب و روزه
[4] - «الحیاة با ترجمه احمد آرام  ج 5  305»
مردی مهار مرکب پیامبر را گرفت و گفت: ای رسول خدا! کدام یک از اعمال از همه بهتر است؟ فرمود: اطعام کردن و خوش زبان بودن
«اصول کافی-ترجمه مصطفوی، ج 3، ص: 288»
امام صادق علیه السّلام فرمود. هر که مؤمنی را اطعام کند تا سیر شود، هیچ یک از مخلوق خدا اجر اخروی او را نداند، نه فرشته مقرب و نه پیغمبر مرسل جز خداوند پروردگار جهانیان، سپس فرمود: از اسباب آمرزش اطعام کردن مسلمان گرسنه است …
[5] -  رک: آداب معاشرت- ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار  ج 2  296
امام صادق (ع) فرمود: نجات بخشها اطعام طعام و افشاء سلام است و نماز در شب که مردم خوابند.
[6] - بحارالأنوار ج 75 ، ص 208
[7] - آداب معاشرت-ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار ج 1 ص 121
حواریون به عیسی(ع) گفتند: با که همنشین شویم؟ فرمود: کسی که دیدارش شما را بیاد خدا اندازد، و کردارش شما را بآخرت کشاند، و علمش در منطق و گفتار شما بیفزای
[8] - حکیم سنای غزنوی در دیوان اشعارش آورده است

  • 1
  • ...
  • 176
  • 177
  • 178
  • ...
  • 179
  • ...
  • 180
  • 181
  • 182
  • ...
  • 183
  • ...
  • 184
  • 185
  • 186
  • 187

آخرین مطالب

  • در خصوص امام زمان (عج)
  • عدم مجادله
  • تغییر سرنوشت
  • میلاد حضرت زینب )س(
  • هفته بسیج مبارک
  • در خصوص امام زمان (عج)
  • صبح
  • صلوات بر پیامبر (ص)
  • حلول ماه ربیع الاول
  • حدیث

Sidebar 2

This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

پیچک عشق

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مهدویت
  • رمضان
  • شاه

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان