آشنایی با زندگی نامه شهید محمدجواد تندگویان
محمّدجواد تندگویان در ۲۶ خرداد ۱۳۲۹ در خانی آباد تهران به دنیا آمد. پدرش، حاج جعفر، در میدان بهارستان مغازة کفاشی داشت. تندگویان علوم مقدماتی قرآنی را نزد پدرش فراگرفت و با حضور در مسجد بینایی و هیئتهای بنی فاطمه و فاطمیون خانی آباد با تعالیم دینی آشناتر شد.
پس از گذراندن دورة ابتدایی (۱۳۳۶ـ ۱۳۴۱ ش)، دورة متوسطه را در ۱۳۴۲ ش در دبیرستان جعفری اسلامی آغاز کرد. سال ۱۳۴۶ ش، دورة متوسطه را با موفقیت به پایان رساند. از نیمة اول سال تحصیلی ۱۳۴۷ـ ۱۳۴۸ ش تحصیلات خود را در دانشکدة نفت آبادان آغاز نمود و بلافاصله با انجمن اسلامی دانشجویان همکاری کرد و در مدتی کوتاه، عضوی فعال و مؤثر شد. او و دوستانش شخصیت هایی چون علی شریعتی و محمدتقی جعفری را برای ایراد سخنرانی به دانشکدة نفت آوردند.
در ۱۳۵۱ ش، دورة کارشناسی مهندسی پتروشیمی را به پایان رساند و در پالایشگاه نفت تهران به کار مشغول شد. در شهریور ۱۳۵۲، حدود یک سال پس از فارغ التحصیلی ازدواج کرد. پس از آن در آبان ۱۳۵۲ به آبادان رفت تا فعالیتهای انجمن اسلامی دانشکدة نفت آبادان را گسترش دهد اما با اعمالِ فشار ساواک از پالایشگاه تهران اخراج شد.
تندگویان در ۱۳ آبان ۱۳۵۲ در پالایشگاه تهران دستگیر شد و حدود هفت ماه در زندان انفرادی بود. سپس دادگاه او را با احتساب مدت بازداشت به یک سال زندان محکوم کرد. در آبان ۱۳۵۳ آزاد شد و به عنوان سرباز صفر به شیراز اعزام گردید و پس از اتمام این دوره، در شرکت بوتان گاز مشغول به کار شد اما در ۶ تیر ۱۳۵۴،با اِعمال فشار ساواک و به بهانة نقص پرونده، مجبور به استعفا گردید. سپس، به منظور دورماندن از نظارت ساواک، پیشنهاد کار در شرکت پارس توشیبا (پارس خزر فعلی) را در رشت پذیرفت و از ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ مدیر تولید آن شرکت بود.
او در ۱۳۵۶ ش، در رشتة مدیریت صنعتی در مدرسه عالی مدیریت وابسته به دانشگاه هاروارد پذیرفته شد و در ۱۳۵۷ ش موفق به دریافت مدرک کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی گردید و به شرکت پارس توشیبا بازگشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ مدیر شرکت پارس توشیبا شد و تا آذر ۱۳۵۸ این سمت را به عهده داشت. سپس معین فر، وزیر نفت وقت جمهوری اسلامی ایران، وی را به کار دعوت کرد و او نمایندة قائم مقامِ وزیر نفت در آبادان و عضو اصلی کمیسیون پاکسازی در ادارة نفت آبادان گردید.
در تیر ۱۳۵۹، سرپرستی مناطق نفت خیز به وی واگذار گردید و او تا مهر ۱۳۵۹ در این سمت بود. در نتیجة عملکرد موفقیت آمیز او در دورة سرپرستی مناطق نفت خیز در اول مهر ۱۳۵۹ برای تصدی وزارت نفت به مجلس شورای اسلامی معرفی شد و رأی اعتماد نمایندگان مجلس شورای اسلامی را برای تصدی این مقام به دست آورد.
او در مدت کوتاهی، کارکنان وزارت نفت را برای حفاظت از تأسیسات نفتی خوزستان سازماندهی کرد. در طول چهل روز وزارت، به منظور نظارت مستقیم بر این عملیات سه بار به آبادان رفت اما در چهارمین سفرش به آبادان، در ۹ آبان ۱۳۵۹ نیروهای عراقی ــ که صبح آن روز جادة فرعی ماهشهر ـ آبادان را در اختیار گرفته بودند ــ وی را به همراه دو معاونش، و دو تن از محافظانش به اسارت گرفتند. دولت ایران با استناد به قوانین و مقررات بین المللی از مجامع جهانی، بویژه صلیب سرخ، برای آزادی وی استمداد کرد، اما عراق تندگویان را اسیر جنگی دانست.
با نزدیک شدن زمان بر گزاری اجلاس وزیران نفت اوپک در بالی اندونزی در ۲۴ آذر ۱۳۵۹/ ۱۵ دسامبر ۱۹۸۰، دولت ایران درخواست کرد که موضوع حمله عراق به ایران و اسیر شدن وزیر نفت در دستور کار اجلاس قرار گیرد اما با تلاش عراق و چند کشور حامی آن، این موضوع از دستور کار اجلاس حذف شد و به هیئت ایرانی فقط اجازه داده شد در این خصوص بیانیهای صادر کند.
تا یک سال بعداز اسارت او و تا زمانی که دولت محمدعلی رجایی بر سر کار بود، تمامی نامههای وزارت نفت به نام محمدجواد تندگویان صادر میشد. در دوران اسارت، تنها دو نامه از وی به خانواده اش رسید که آخرین نامه مورخ ۲۴ فروردین ۱۳۶۱ است.
پس از گذشت حدود یازده سال، با آزاد شدن تدریجی اسرای ایرانی در ۱۳۶۹ ش، اخباری حاکی از زنده بودن تندگویان انتشار یافت؛ ولی دولت عراق اعلام کرد که وزیر نفت سابق ایران در ۱۳۶۱ ش / ۱۹۸۲ در سلولش خودکشی کردهاست.
در پی انتشار این خبر، در ۱۴ آذر ۱۳۷۰ هیئتی از ایران برای روشن شدن واقعیت امر، به عراق سفر کرد. نظر هیئت ایرانی این بود که تندگویان زندهاست اما عراقیها از همان ابتدا با ارائة مدارکی شامل عکس و گواهی فوت و گزارش پزشکی قانونی، این نظر را رد کردند.
پس از قطعی شدن کشته شدن تندگویان، عراق از استرداد پیکر او امتناع نمود که سرانجام با پیگیری و پافشاری ایران، جنازة مومیایی شده اش، پس از گذشت یازده سال از زمان اسارت، تحویل گرفته شد و به ایران انتقال یافت و در ۲۵ آذر ۱۳۷۰ در قطعة ۷۲ تنِ (شهدای ۷ تیر ۱۳۶۰) بهشت زهرا به خاک سپرده شد. هیئت ایرانی، بر مبنای مشاهدات و معاینات کالبد شکافی، تاریخ شهادت وی را در فاصلة سالهای ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸ ش دانستهاند. بر روی سنگ قبر او تاریخ شهادت ذکر نشدهاست.
ورود به وزارت نفت
محمد جواد تندگویان پس از پیروزی انقلاب به وزارت نفت دعوت شد. به دلیل مشکلات فراوان در جنوب و به ویژه در آبادان، وی به عنوان نمایندهٔ وزیر نفت در مناطق جنوب به آبادان اعزام شد. چندی بعد به سمت مدیر شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب منصوب شد. فعالیت در این سمت تا زمان نخست وزیری محمدعلی رجایی ادامه داشت.
اقدامات او در ارتباط با ایجاد آرامش در مراکز صنعتی جنوب، مدیریت فعالیتهای صنعتی، و راهاندازی پروژههای نفتی باعث شد محمدعلی رجایی، نخست وزیر وقت، در ۱۰ مهر ۱۳۵۹ او را به عنوان وزیر نفت به مجلس معرفی کند.
نحوه شهادت شهید تندگویان
مهندس تندگویان در نهم آبان ۱۳۵۹ – درحالیکه حدوداً یک ماه از دوره وزارتش گذشته بود- برای بازدید از پالایشگاه نفت آبادان عازم منطقه بود که در جادهٔ ماهشهر-آبادان به همراه معاون و دیگر همراهانش به اسارت نیروهای ارتش رژیم بعث عراق درآمد و به زندانهای اسیران ایرانی در عراق منتقل شد.
به نقل از برخی اسیران، وی تا مدتها زنده بوده و حتی از شکست حصر آبادان (مهر ۱۳۶۰) و آزادسازی خرمشهر (خرداد ۱۳۶۱) آگاهی یافته بود. اما از چگونگی وضعیت اسارت و نحوه درگذشت او در اردوگاههای اسرا اطلاعات دقیقی در دست نیست.
سرانجام پس از پایان گرفتن جنگ و تبادل اسرا و کشته شدگان میان دو طرف، پیکر محمدجواد تندگویان که در اثر شکنجه در عراق جان سپرده بود، به کشور بازگردانده و در ۲۵ آذر ۱۳۷۰ در ایران به خاک سپرده شد.